( 3460)علمهای اهل دل حمّال شان |
|
علمهای اهل تن، احمال شان |
( 3461)علم، چون بر دل زند، یاری شود |
|
علم، چون بر تن زند باری شود |
( 3462)گفت ایزد یحملُ اسفاره |
|
بار باشد علم، کآن نبود ز هو |
( 3463)علم ، کآن نبود زهو بیواسطه |
|
آن نپاید، همچو رنگ ماشطه |
( 3464)لیک چون این بار را نیکو کشی |
|
بار بر گیرند وبخشندت خوشی |
( 3465)هین مکش بهر هوا آن بارِ علم |
|
تا ببینی در درون انبارِ علم |
اهل دل: یعنی کسانی که از درون خود راهی به حق دارند.
علمهای اهل دل: نیز دانشی است که بیواسطه از حق میآموزند. اینگونه آگاهی، انسان را از خود و وابستگی مادیاش میگیرد و به اشارت حق به سوی حق میکشاند. این علم، حمل کنندهْ وجود ظاهری انسان است.
علمهای اهل تن: دانش مادی و مربوط به این جهان است باری بر دوش اهل آن است. و علمی که «بر تن زند» همان علمهای اهل تن یا اهل حسّ است.
أحمال: جمع حِملْ: بار.
بر دل زند : یعنی در دل فرود میآید
یحمل اسفاره: بر مىدارد کتابها را،برگرفته است از قرآن کریم «مَثَلُ اَلَّذِینَ حُمِّلُوا اَلتَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوها کَمَثَلِ اَلْحِمارِ یَحْمِلُ أَسْفاراً...- مثل آنان که تورات را بر [عهده] آنان نهادهاند، پس آن را نتوانند برد مانند خر است که کتابهایى بر دارد..».[1]
هو: اشارت است به پروردگار.
ماشطه: صفت فاعلى است از مشط، آرایشگر.
این بار»، اشاره به بار علمهای اهل دل و بار معرفت حق و ریاضت در راه آن است. تحمل مشکلات راه این علم، سرانجامِ خوشی دارد.
آن بار علم»، اشاره به علم این جهانی و مادی یا علم تن است، اگر این علم را رها کنی در درون خود انبار علم خواهی دید و این علم الهی است.
( 3460) دانشهاى اهل دل مرکوب آنها بوده و آنان را بسوى مقصد مىبرد ولى دانشهاى اهل تن بار دوش آنها است.( 3461) دانش وقتى با دل سر و کار دارد یار انسان است و اگر سر و کارش با تن است بار خواهد بود.( 3462) خداى تعالى فرمود که مثل خر کتابها را حمل مىکنند البته علمى که از طرف خداى تعالى نباشد بار خواهد بود. ( 3463) علمى که بىواسطه از خداوند نباشد مثل رنگى که مشاطه به چهرهها مىزند بالاخره زایل شدنى است.( 3464) ولى اگر همین بار را هم خوب ببرى و بر طبق آن عمل کنى بار از دوشت برداشته دل خوشى بتو مىدهند.( 3465) همین بار دانش را اگر براى خدا و براى تقرب باو چندى بردارى بالاخره در درون خود انبار علم خواهى یافت.
مولانا می گوید: علمهای اهل دل که به طریق کشف و ذوق حاصل میشود، آنان را به آرامش یقین میرساند و صاحبان علوم ظاهری، همواره در زیر بار شک و اضطراب هستند. علمهایی که از راه کشف شهود حاصل شود همیشه یاور انسان است، ولی علمهای تقلیدی و رسمی، بار سنگین تردید و ناآرامی را بر روح میافکند. علمهای اهل دل از جانب «هو» میآید و آنچه علم الهی نیست همان است که در سوره جمعه آمده: چون خری است که کتابهایی را حمل میکند.
البته این آیه دربارهْ عالمان یهود و دشمنان اسلام است، نه دربارهْ عالمان علم تن. مولانا میگوید: این علوم دنیایی و مادی مثل رنگی است که آرایشگر بر چهره کسی میگذارد و نمیپاید.
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |